چکیده: گیری نظری انتخاب شدند. شناسهها و عوامل نوآوری باز (342 مفهوم کلیدی، 32 مقوله فرعی و ده مقوله اصلی) از مصاحبهها مشخص، و در قالب الگوی مفهومی دادهبنیاد تدوین شد. براساس یافتههای پژوهش، مقوله محوری نوآوری باز» است. شرایط علّی دارای دو بعد عوامل درونی (توان کلیدی، ابعاد سازمانی، پژوهش نوین، مدیریت داراییهای فکری، ویژگیهای شرکتهای کوچک و متوسط و ویژگیهای صنعت مواد غذایی) و عوامل بیرونی (الگوی کسب و کار و تحولات محیطی) است. راهبردهای مورد نظر عبارت است از: راهبردهای آسانگر (جستجو، مرزگستری، برونسپاری، شبکهسازی، پایش شرکا) و راهبردهای فرصتهای فناورانه (واردشونده، خارجشونده و متقابل). شرایط زمینهای نیز عبارت است از: شرایط سازمانی (ویژگیهای شخصیتی مدیر، زیرساختهای فرهنگی) و شرایط محیطی (پویایی بازار و زیرساختهای قانونی). شرایط مداخلهگر نیز از طریق چالشهای (منابع، توان پویا و نبود اطمینان) بر راهبردها تأثیر میگذارد که در نهایت به پیامدهای درونی (بهبود آمادگی سازمانی، بهبود ظرفیت جذب و بهبود زیرساختهای فرهنگی)، پیامدهای بیرونی (دیدهبانی، هوشمندی محیطی، بهبود الگوی کسب و کار، بهبود توانمندیهای همکاری و بهبود رویکرد برونسپاری) و پیامدهای دوسویه (همآفرینی) منجر میشود.
چکیده: با توجه به جایگاه انکارناپذیر مدیریت در الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت، نیاز به ارایه مدلهایی که بیانگر شقوق مختلف مدیریت اسلامی باشند، اهمیت فراوانی مییابد. مدیریت جهادی به عنوان مهمترین گونهی مدیریت اسلامی مورد توجه ویژه محققان و مدیران جمهوری اسلامی ایران بوده است. اثبات کارایی چنین شیوهای در جهاد سازندگی و جنگ تحمیلی عاملی دیگر بر اشتیاق دوستداران انقلاب اسلامی برای تدوین چارچوب و زوایای مختلف آن بوده است. اگرچه در دو دههی اخیر پژوهشهای متعددی با این هدف انجام شده است اما نبود دیدی که در عین جامعنگری از کلیگویی خارج شده و به ارایهی راهکاری عملی بپردازد، احساس میشود. در این پژوهش با دیدی سیستمی به این مسئله نگریسته شد و با شروع از مبانی اسلامی و اصول حاصله از تجارب جهادی به سمت ارایه مدلی عملی و جامع حرکت شد. با وجود اینکه مدل سیستمهای زینده در ادبیات سیستمی مدیریت وجود داشت به دلیل تفاوت اساسی انسانشناسی غربی و اسلامی نیاز به ارایه مدلی سازگار با اصول اسلامی احساس شد. در انسانشناسی اسلامی و معرفی کمال و تعالی به عنوان هدف عالی فعالیتهای انسان جهادی معرفی میشود. بر این اساس مدل سیستم کمالگرا با الهام از ساختار سیستم عصبی انسان جهادی تبیین گردید. از آنجا که این مدل سازگاری بالایی با کارکردهای مورد انتظار تشکیلات جهادی و اصول اجتماعی اسلام دارد، به عنوان الگوی ساختاری چنین تشکیلات معرفی شد.
چکیده : بیمه و بیمه شدن خود ریسک است. یکی از چالش هایی که صنعت بیمه امروزه با آن روبروست، مدیریت ریسک است. عدم مدیریت کردن ریسک صحیح،منطقی و به موقع، صنعت بیمه را با مشکلات جدی مانند نوسان و تفاوت قیمت رو به رو کرده است. معمولا بیمه گذار و بیمه گر هم هر کدام برای خود قانون و قوائدی را جهت سود بیشتر وضع می کنند و این یعنی اختلال در بازار مربوطه جهت استفاده مصرف کنندگان. در این مقاله هدف نمایش مطلوبیت مدیریت ریسک از سوی هر رکن بیمه ای در حالت همکارانه و غیر همکارانه با بازی استراتژیک استکلبرگ ( شرایط تعارض ) می باشد. داده ها به صورت نیمه تجربی بر اساس نظر خبرگان و با هدف توسعه سازی کاربردی در قالب روابط ریاضی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. از آنجا که مدل پیشنهادی دارای یک بیمه گذار و یک بیمه گر بود نتایج نشان داد که بیمه گر در ازای ریسک متحمل شده سود بیشتری نسبت به بیمه گذار به ازای ریسک متحمل شده در رویکرد غیر همکارانه و در رویکرد همکارانه نسبت به تجمیع مطلوبیت خود و بیمه گذار بدست آورده است،بنابراین همیشه ریسک بیشتر ملاک سودبیشتر نمی باشد.به نظر می رسد باید ساز و کارهای یکسان سازی خدمات در جامعه برای پذیرش آحاد مردم صورت پذیرد.
کلید واژه: مطلوبیت، مدیریت ریسک، بیمه گذار، بیمه گر، صنعت بیمه، بازی استکلبرگ.
خلاصه: شبکه های اجتماعی از ارزش های هسته ای نسل نوین مدیریت به نام مدیریت دانش 2.0 می باشند. این شبکه ها ساز و کارهایی جهت کشف، شناسایی و گزارش مستقیم اطلاعات از کاربران را دارند که در آن افراد علائق شخصی و ارتباطات دانشی خود را به نمایش می گذارند. به صورت کلی می توان بیان داشت که وب، کل مراحل دانش شامل خلق دانش، نگه داری دانش، تسهیم دانش و بکارگیری آن را پشتیبانی می کنند.در ابتدا این فرآیند ها بصورت یک طرفه از کاربران دانشی و خبره به کارکنان دیگر بوده در واقع کارکنان خبره دانش را تولید کرده و از طریق ابزارهای وب 1.0 دراختیار کاربران قرار می دادند. امروزه فرآیند مدیریت دانش با ظهور فناوری وب 2.0 دچار تحول شده است که بر مبنای آن، فرآیندهای مدیریت دانش به صورت شبکه ای انجام می گردد. افراد، شبکه های دانشی مرتبط بهم را تشکیل می دهند و در مرحل? خلق دانش تمامی افراد مشارکت دارند و امکان اشتراک گذاری، ویرایش و تغییر دانش برای تمامی افراد مهیا است.
چکیده: با توجه به پیشرفت علم و تکنولوژی و افزایش بکارگیری اینترنت، رایانه و نرم افزارهای سازمانی، واحد مدیریت منابع انسانی هم باید هم گام با سایر علوم پیش رود و فناوری نوین را جایگزین روشهای سنتی کند و در حقیقت مدیریت این واحد باید توسعه منابع انسانی را بر محور فناوری اطلاعات به سمت پیشرفت سوق دهد. و بزودی شاهد خواهیم بود اگر سازمانی خود را با این تغییرات همراه نسازد ادامه رقابت در دنیای فعلی را نخواهند داشت. در این مقاله سعی شده با توجه به اهداف و وظایف واحد مدیریت منابع انسانی راهکارهای را جهت بکارگیری علوم نوین الکترونیکی برای دو بخش ((جذب و استخدام)) و ((آموزش و بهسازی)) ارائه دهم و امیدوارم که صاحب نظران و دانشجویان رشته مدیریت منابع انسانی برای ارتقاء جایگاه این واحد مدیریتی در سازمان با بکار گیری علوم نوین و فناوری اطلاعات کوشش کنند و بتوانند الگوی اداری جدیدی را در سازمانها پیاده سازی کنند که همراه با افزایش کارآئی نیروی انسانی و صرفه جوئی در منابع مالی باشد و همچنین امکان دسترسی سریعتر به نیازهای نیروی انسانی سازمان را مهیا کند.
چکیده: دنیای کنونی با سرعت به سوی ایجاد کیفیتهای برتر، قابلیتهای متنوع، سادگی و سهولت در سیستم های مختلف پیش میرود. در چنین فضایی بویژه برای سازمانهای عمومی، ارائه خدمات مناسب تر و توجه بیشتر به ارباب رجوع ضرورت پیدا می کند، چرا که داور نهایی کیفیت خدمات عمومی ارباب رجوع است. بنابراین بهبود کیفیت در سازمانهای عمومی مستم تعاملات این سازمان ها در ارائه خدمات باکیفیت به مردم است. از اینرو یکی از راههای افزایش کیفیت، منشور شهروندی است. منشور شهروندی جوهره راهبردی تضمین کیفیت در بخش دولتی است و هر سازمانی که با آینده نگری و دقت بیشتری، تمایلات و خواسته های مراجعه کنندگان را برآورده کرده و براساس آن خط مشی ها و تهای خود را اتخاذ کند، می تواند برای طولانی مدت حفظ و دوام خود را به نوعی تضمین کند.
چکیده: این مقاله تلاش دارد تا مهمترین درسهای کلیدی مدیریتی و نیز فاکتورهای موثر بر موفقیت مشارکتهای بین شرکتی راشناسایی کند. در ابتدا مروری برتحقیقاتی که درزمینه فاکتورهای موثر برموفقیت عملکرد مشارکتهای راهبردی انجام شده ، خواهیم داشت و در انتها تجارب مدیران و فاکتورهای موفقیت را در سه حوزه مدیریت فرایند شکل گیری ، مدیریت عملیات مشارکت و مدیریت ارتباطات بین شرکا ، بررسی می کنیم. این بررسی ها یک تصویر جامع ازیافته های تجربی و تئوریک در زمینه عوامل موثر بر موفقیت همکاریهای تکنولوژیک به ما می دهد. همچنین بیان می دارند که فاکتورها و درسهای کلیدی مدیریتی ، گوناگونند و از زوایای مختلف به آن نگاه شده است. بنابراین، نمی توان یکبهترین عملکرد» را در این باره پیشنهاد کرد. شناخت و درک این موضوعها ما را درمدیریت موثرتر مشارکتها یاری می رساند.
امروزه یکی از صنایعی که دربکارگیری فناوری های ارتباطی و اطلاعاتی هوشمند پیشگام بوده است ، صنعت گردشگری می باشد. با توجه به توسعه هر چه بیشتر گردشگری خارجی درچندسال اخیر، سیستم های اطلاعاتی هوشمند می توانند نقش بسزایی را در توسعه هرچه بیشتر صنعت گردشگری بخصوص گردشگری مجازی ایفا نمایند. از اینرو این پژوهش قصد دارد تا به بررسی کارکردهای هوشمندسازی مقاصد گردشگری در توسعه گردشگری الکترونیکی درشهرستان تبریز بپردازد. پژوهش حاضر پژوهشی کاربردی –توصیفی می باشد . 10 مولفه بعنوان کارکردهای هوشمندسازی مورد بررسی قرار می گیرند. جامعه آماری این پژوهش را مدیران رده میانی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری شهرستان تبریز و نیز تنی چند از اساتید برتراین حوزه تشکیل می دهند. طی پرسشنامه ایی 10 مولفهم به بررسی و تایید نمونه آماری رسیدند. جهت مشخص نمودن وضعیت کارکردهای هوشمندسازی مقاصد گردشگری در توسعه گردشگری الکترونیکی از روش میانگین استفاده گردید. و رتبه بندی مولفه ها با استفاده از تحلیل AHP صورت گرفت. نتایج اینگونه بدست آمد که از بین 10 مولفه بعنوان کارکردهای هوشمندسازی مقاصد گردشگری تحت عنوان ؛ پیش بینی آب و هوایی هوشمند، پیش بینی ترافیکی هوشمند، سیستم اطلاعات گردشگری هوشمند، سیستم، ایمنی هوشمند، محیط هوشمند، اقتصاد هوشمند، حمل و نقل هوشمند، شهروندان هوشمند،روش زندگی هوشمندو مدیریت ادرای هوشمند به ترتیب سه مولفه پیش بینی آب و هوایی هوشمند ، پیش بینی ترافیکی هوشمندو سیستم اطلاعات گردشگری هوشمند بیشترین تاثیر را بر هوشمند سازی مقاصد می توانند داشته باشند.
چکیده:
امروزه یکی از صنایعی که دربکارگیری فناوری های ارتباطی و اطلاعاتی هوشمند پیشگام بوده است ، صنعت گردشگری می باشد. با توجه به توسعه هر چه بیشتر گردشگری خارجی درچندسال اخیر، سیستم های اطلاعاتی هوشمند می توانند نقش بسزایی را در توسعه هرچه بیشتر صنعت گردشگری بخصوص گردشگری مجازی ایفا نمایند. از اینرو این پژوهش قصد دارد تا به بررسی کارکردهای هوشمندسازی مقاصد گردشگری در توسعه گردشگری الکترونیکی درشهرستان تبریز بپردازد. پژوهش حاضر پژوهشی کاربردی –توصیفی می باشد . 10 مولفه بعنوان کارکردهای هوشمندسازی مورد بررسی قرار می گیرند. جامعه آماری این پژوهش را مدیران رده میانی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری شهرستان تبریز و نیز تنی چند از اساتید برتراین حوزه تشکیل می دهند. طی پرسشنامه ایی 10 مولفهم به بررسی و تایید نمونه آماری رسیدند. جهت مشخص نمودن وضعیت کارکردهای هوشمندسازی مقاصد گردشگری در توسعه گردشگری الکترونیکی از روش میانگین استفاده گردید. و رتبه بندی مولفه ها با استفاده از تحلیل AHP صورت گرفت. نتایج اینگونه بدست آمد که از بین 10 مولفه بعنوان کارکردهای هوشمندسازی مقاصد گردشگری تحت عنوان ؛ پیش بینی آب و هوایی هوشمند، پیش بینی ترافیکی هوشمند، سیستم اطلاعات گردشگری هوشمند، سیستم، ایمنی هوشمند، محیط هوشمند، اقتصاد هوشمند، حمل و نقل هوشمند، شهروندان هوشمند،روش زندگی هوشمندو مدیریت ادرای هوشمند به ترتیب سه مولفه پیش بینی آب و هوایی هوشمند ، پیش بینی ترافیکی هوشمندو سیستم اطلاعات گردشگری هوشمند بیشترین تاثیر را بر هوشمند سازی مقاصد می توانند داشته باشند.
کلیدواژه ها: فناوری اطلاعات . ارتباطات ، هوشمندسازی ، گردشگری الکترونیکی
درباره این سایت